| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهاد» ثبت شده است

روزگارانی که نژاد امتیاز نبود و همه در زیر سایه عقیده اسلامی،متحد بودند.



فرمانروای تُرک آرزو می کند و فرمانروای کُرد به آن جامه عمل می پوشاند!



منبر نورالدین زنگی

این منبر را منبر صلاح الدین نیز می‌خوانند. نورالدین زنگی (فرمانروای مسلمان ترک) پیش از آزادسازی بیت المقدس منبر مذکور را ساخته بود تا آن را در مسجدالاقصی قرار دهد، اما خود پیش از فتح بیت المقدس درگذشت و سرانجام صلاح الدین ایوبی (فرمانروای مسلمان کُرد) منبر فوق را در مسجدالاقصی قرار داد و قاضی دمشق محیی الدین بن زنگی پس از نود سال بر آن خطبه‌ی جمعه خواند.



منبر نورالدین از چوب درخت آبنوس و بدون استفاده از میخ توسط ماهرترین نجاران و هنرمندان در حلب ساخته شد.

این منبر راز عجیبی دارد و آن اينكه در زمان ساخت آن بیش از ۳۵۶۸ قطعه چوبی به کار برده شده است بدون اینکه حتی یک میخ به آن کوبیده شود.

بالکن چوبی دارای ۱۲ هزار قطعه در هم تنیده است که منبر را جلوه ای از هنر و زیبایی به نمایش می گذارد و دارای نوشته های قرآنی و تاریخی است.

منبر الاقصی بیش از ۲۰ سال قبل از فتح قدس توسط ملک العدل نورالدین محمود بن زنگی - رَحِمَهُ الله - در حلب ساخته شد و صلاح الدین پس از آزادسازی مسجد مبارک الاقصی آن را نصب کرد. در جای خود در قبله مسجد.

صنعتگران در ساختن آن سرآمد بودند و در طی دو سال آن را به پایان رساندند و مردم از ساختن این چنین منبری تعجب می کردند!چون سربازان صلیبی سرزمین های اسلامی را تحت اشغال داشتند و عده ای نور الدین زنگی را به خاطر ساخت این منبر و چنین آرزویی مسخره می کردند و می گفتند:وقتی این لشکریان در سرزمین اسلام مستقر هستند، الاقصی آزاد می شود؟! نورالدین به آنها پاسخ می داد:

إِن تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُون

«اگر ما را مسخره می کنید ، پس ما (نیز) شما را مسخره خواهیم کرد؛ همین گونه که مسخره می کنید»قسمتی از آیه ۳۸ سوره هود


این منبر تا حدود پنجاه سال پیش در مسجدالاقصی قرار داشت اما در پی یک آتش سوزی عمدی در تاریخ ۲۱ آگست سال ۱۹۶۹ میلادی توسط یک استرالیایی به نام دنیس مایکل روهان در آتش سوخت. این آتش سوزی در حدود ۱۵۰۰ متر از مسجد گسترش یافت و به قسمتی از محراب و گنبد داخلی و برخی ستون‌ها و ۴۸ پنجره‌ی مسجد آسیب رساند و منبر نورالدین را تقریبا از بین برد.

بعدها ملک حسین پادشاه اردن دستور به بازسازی این منبر داد. بیش از چهل محقق و مهندس و صنعتگر با استفاده از تصاویر منبر اصلی و چوب گردو و آبنوس و عاج، به همان روش، منبر نورالدین را بازسازی نمودند. این منبر در فوریه‌ی سال ۲۰۰۷ در جای قبلی خود در مسجدالاقصی قرار داده شد. هم اکنون این منبر را «منبر صلاح الدین» می‌خوانند. منبر جدید از ۱۶۵۰۰ قطعه‌ی کوچک چوبی و بدون استفاده از میخ ساخته شده است.

ابن شامة در کتاب "الروضتين في أخبار الدولتين" می نویسد:«بنى نور الدين وصلاح الدين من المساجد والمدارس بقدر ما بنيا من القلاع والحصون»

یعنی:نورالدین زنگی و صلاح الدین ایوبی رَحِمَهُمَا الله،به همان تعداد و اندازه که قلعه و دژ جنگی ساختند،مسجد و مدرسه بنا کردند.

و حکمت این کار و رفتار در این است که؛قلعه‌ها و پادگان ها نیازمند سربازان عقیده مندی هستند که در مرگ و شهادت خوب باشند و بدانند که چگونه الله مؤمنان را بر کافران یاری می‌کند، پس صبر و استقامت کنند و با خون و دارایی های خود بهشت ​​و پیروزی را بخرند.

«بَراء رَضِيَ اللهُ عَنهُ می‌گوید: روز جنگ احزاب، رسولُ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم را دیدم آنقدر خاک خندق را جا به جا کرده بودند که دیگر نمی توانستیم پوست شکم ایشان را ببینیم، با وجود آنکه شکم ایشان پر موی بود.

در آن هنگام، شنیدم که با اشعار ابن رَواحه، ضمن جا به جا کردن خاک ها، رجز می خوانند و می گویند:

 

اللَّهُمَّ لَوْلَا أنْتَ ما اهْتَدَيْنَا ... ولَا تَصَدَّقْنَا ولَا صَلَّيْنَا
فَأَنْزِلَنْ سَكِينَةً عَلَيْنَا ... وثَبِّتِ الأقْدَامَ إنْ لَاقَيْنَا
إنَّ الأُلَى قدْ بَغَوْا عَلَيْنَا ... وإنْ أرَادُوا فِتْنَةً أبيْنَا

 

پروردگارا! اگر تو نبودی، ما هدایت نمی‌شدیم، نماز نمی‌خواندیم و صدقه نمی‌دادیم. پس بر ما آرامش نازل کن و هنگام رویارویی با دشمن، ما را ثابت قدم بگردان. آنان بر ما ستم کردند و دشمنی ورزیدند. هرگاه، اراده فتنه و فساد کنند، جلوی آنان را خواهیم گرفت.

وقتی به مصراع آخر این اشعار می رسیدند، صدایشان را بلند می کردند».

 

منبع:البخاري 4106 ومسلم 1803

 

 

 

 

دریافت نشید
حجم: 3.11 مگابایت

 

روش تربیتی اسلامی،دکتر زرین کوب - کتاب کارنامه اسلام / بخش نهم و پایانی:

چه کسانی آغازگر جنگهای صلیبی بودند و رفتار فاتحان مسلمان در جنگ ها چگونه بوده است؟

دکتر زرین کوب،فرضیه ها و پرسش هایی مطرح کرده و سپس به زیبایی به آنها پاسخ می دهد:



«اروپا اگر فتوح مسلمین را گهگاه به چشم یک تجاوز ارضی که به نام توسعهٔ دین صورت گرفت می نگرد دربارهٔ این جنگ خونین دویست ساله که نطق آتشین پاپ مقدس آن را بوجود آورد و در واقع چیزی جز غارتگری و دست اندازی به سرزمین مسلمین هدف آن نبود چه می گوید؟


اگر در هر دو اقدام نیز مطامع و اغراض تجاوزکارانه به یک اندازه باشد مروت و شفقت و انصاف فاتحان مسلمان با خشونت و قساوت صلیبیها هیچ طرف نسبت نمی توانسته است باشد.


در نظر بعضی از مسلمین،این سلحشوران صلیب مقدس از خشونت و وحشیگری چندان تفاوتی با جانوران وحشی نداشته اند.


مورخ وقتی خشونت صلیبیها را در بلاد فتح شده مشاهده می کند و تعدی امراء غارتگر آنها را در نظر می گیرد شاید بآسانی به خود حق می دهد مقاومت مسلمین را در برابر این سیل مخرب دفاع از تمدن و انسانیت بشمارد در مقابل هجوم توحش - توحشی که اگر از یورش چنگیز کمتر خطر داشت از آن طولانیتر بود و پردامنه تر.»


منبع:کارنامه اسلام،عبدالحسین زرین کوب،انتشارات امیر کبیر،۱۳۸۶،فصل ۱۹،ص۱۳۲و۱۳۳



روش تربیتی اسلامی،دکتر زرین کوب - کتاب کارنامه اسلام / بخش هشتم:


بسا اوقات می بینیم که عده ای اسلامیزه بودن یک جامعه را علت عقب ماندگی ها معرفی می کنند.

اما اتفاقا مشکل در "اسلامی" دانستن ناهنجاری ها و رفتارهای منفی است!

اسلام را باید در اساس نامه اش که قرآن و سنت صحیح است،در سبک زندگی عامل ترین مسلمانان و در متن تاریخ آن دوران طلایی جست.

و اگر پس از مطالعه آن متون،برای ما همچون خواب و رؤیا و ترسیمی از آرزوها می نمود،نتیجتا مشکل در "مسلمانیِ" ما و جامعه ماست نه در "آیین اسلام".


مسلمانان در روزگارانی که از آن به دوران طلایی و تمدن اسلامی تعبیر می شود،آموزگاران درستی و راستی به دنیا بودند و حتی در جنگ هم از پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی دست نمی کشیدند:



«در طی این جنگهای خونین دور و دراز نصارای اروپای غربی نشان دادند که در صفات مردانگی،پایبندی به عهد و پیمان،و شفقت نسبت به ضعفا،هنوز می بایست بسیار چیزها از مسلمین فرا گیرند.

حتی در بازرگانی مرد مسلمان تحت تأثیر تربیت عملی اسلام،بطور کلی از لحاظ خوش قولی و اجرای تعهدات بهتر از مسیحی بود.

در حقیقت آرمانهای اخلاقی شوالری در اروپا،تا حد زیادی مدیون تماس با مسلمین بود.

با وجود معایب اخلاقی که مسلمین به سبب تجمل و تنعم تدریجاً بدان آلوده بودند روی هم رفته مسلمانان در آن زمان مردتر از مسیحیان به نظر می آمدند و مردانه تر.

در حفظ عهد و پیمان دقیقتر بودند و با مغلوبان بیشتر شفقت می ورزیدند.

بارتلمی سن هیلر با بیانی دور از مبالغه می گوید آنچه نزد اروپائیهای عهد جدید صفات مسیحی خوانده می شود اخلاق و آداب تهذیب یافته یی است که آن را از مسلمین فرا گرفته اند نه از مسیحیت.

در این جنگها برتری اخلاق مسلمین حتی مایه اعجاب دشمنان بود.»


منبع:کارنامه اسلام،عبدالحسین زرین کوب،انتشارات امیر کبیر،۱۳۸۶،فصل ۱۹،ص۱۳۲


علي ابي طالب رَضِيَ اللهُ عَنهُ در ماجرای فتح نهاوند :

«ما از عهد پیغمبر باز،هرگز به کثرت سپاه بر دشمن پیروز نشده ایم که پیروزی ما به حق بوده است نه به زور.»

منبع:دو قرن سکوت،دکتر عبدالحسین زرین کوب،فانوس سپهر،۱۴۰۱،ص۶۸

اگر صادقند در برابر ایشان هیچکس تاب ندارد...

رستم دو احتمال در مورد صحابه فرض می کند که نتیجه نهایی نبرد به تعبیری به واقعیت پیوستن یکی از آن فرضیه هاست.


دکتر زرین کوب:



| نکاتی از کتاب : " دو قرن سکوت "


«روزی رستم با یکی از رسولان که نیزه در دست داشت گفت این دوک که در دست تست چیست؟او گفت آتش پاره را از کوچکی و بزرگی عیبی نباشد و با دیگری گفت غلاف شمشیر ترا بسی کهنه می بینم رسول گفت اگر چه کهنه است اما تیغ نو است و جودت شمشیر در نفس او باشد نه در غلاف متکلف.


رستم از جوابهای مسکت ایشان متأثر شد و یاران خود را گفت:«این جماعت اعراب را در آن چه می گویند و مردم را به آن دعوت می کنند حال از دو بیرون نباشد یا صادق باشند یا کاذب.


اگر کاذبند قومی که بر محافظت عهد و کتمان سر تا این غایت بکوشند و از هیچ کس از ایشان حرفی که مخالف دیگران باشد نتوان شنود در غایت حزم و شهادت باشند.

و اگر صادقند در برابر ایشان هیچکس تاب ندارد.


لشکر عجم از این سخن به غایت گرفته شدند و بانگ برآوردند و گفتند این سخن بیش مگوی و از نوادری که از این مجهولان می شنوی متعجب مشو و بر محاربت ایشان تصمیم عزم واجب دار.

رستم گفت:این سخن با شما نه از آن می گویم که بر مقاتله ایشان جازم نیستم بلکه شما را از حال ایشان تنبیه می کنم و سخنی که در دل من است با شما می گویم...»


منبع:دو قرن سکوت،دکتر عبدالحسین زرین کوب،فانوس سپهر،۱۴۰۱،ص۵۵-۵۶




سوتچی امام (به ترکی :Sütçü İmam
) با نام اصلی امام علی،متولد ۱۸۷۱ میلادی و از ائمه مسجد چینارلی از مساجد استان "قهرمان مرعش (قهرمان ماراش)" در جنوب ترکیه بود.
مردم نام وی را به دلیل آنکه با فروش شیر گذران زندگی می کرد سوتچی امام (امامِ شیر فروش) نهاده بودند.
در دوره زندگی وی،استان قهرمان مرعش در اشغال فرانسوی ها بود و اداره شهر را نیز ارامنه بر عهده داشتند.
در ۳۱ اکتبر سال ۱۹۱۹ سه زن برقعه (روبند/نقاب زنانه) پوش ترک که از حمام خارج شده بودند مورد حمله چند سرباز ارمنی و فرانسوی قرار می گیرند.
سربازان خطاب به زنان ترک می گویند که «اینجا دیگر از آن ترکها (مسلمانان) نیست و در خاک فرانسه نمی توان با برقعه رفت و آمد کرد» و برقعه زنان را پاره می کنند.
اولین فردی که به آنان اعتراض می کند چخماقچی سعید است که ضمن کافر زاده خطاب کردن سربازان فرانسوی و ارمنی،به سوی آنها هجوم می برد اما مورد اصابت گلوله سربازان قرار گرفته و در آنجا شهید می شود.
در این هنگام سوتچی امام سلاح خود را کشیده و یکی از سربازان را به قتل می رساند.


در اول نوامبر سال ۱۹۱۹ مراسم تشییع جنازه بزرگی برای سرباز ارمنی مقتول ترتیب داده می شود و سربازان فرانسوی - ارمنی به دنبال سوتچی امام می گردند اما او را نمی یابند.
درگیری سوتچی امام با اشغالگران فرانسوی و سربازان ارمنی جرقه مبارزات مردم قهرمان مرعش با استعمار فرانسه را می زند و وی را آغازگر مبارزه مردم قهرمان مرعش با اشغال فرانسه می دانند.
درگیری ای که در نهایت به عقب نشینی سربازان فرانسوی از قهرمان مرعش و پایان اشغال این منطقه از سوی نیروهای خارجی ختم می شود.


وی در ۲۲ نوامبر سال ۱۹۲۲ به هنگام شلیک توپ به مناسبت اعلام خلافت سلطان عبدالمجید مجروح شده و بر اثر این جراحت جان خود را از دست می دهد.مقبره وی در حیاط مسجد چینارلی قرار دارد.
دانشگاه قهرمان مرعش به یادبود نام وی،دانشگاه سوتچی امام نام گرفته است.

پی نوشت:به اشتراک گذاری تصویر مجسمه ها،به معنای تایید مجسمه سازی نیست.

«زیگرید هونکه - Sigrid Hunke » آلمانی اشاره می‌کند که سبک جنگیدن (مبارزان مسلمان) در نبردها تکان‌دهنده و گیج‌کننده بود (برای جنگجویان صلیبی) که با تجهیزات و قابلیت‌های ساده جنگی می‌جنگید و با درگیری‌های فردی و گروه‌های سازمان‌یافته پیشرفته ی مسلمین روبرو بودند!

 

او درباره رزمندگان و جنگجویان مسلمان می گوید: 

 

«آنها از راه دور با اسب های تندرو آماده جنگ بودند،تیراندازان ماهری سوار بر اسب بودند. تیرهای خود را در فاصله ۸۰ متری به سوی دشمن نشانه می رفتند...»!

 

و ادامه می دهد: تیرهای آنان سیل نابودکننده ای بود و تاکتیک سریع مهاجم [مسلمان] که می دود و سپس سنگر میگیرد و سپس ناگهان حمله را تکرار می کند، باعث سردرگمی و گیج شدن صلیبیون می شد. تا جایی که سپاهیان صلیبی را  فلج و زمین گیر می کردند و گاهی متوسل به فرار می شدند!»

 

یکی از جنگجویان صلیبی صحنه ای را تعریف می کند که وقتی مسلمانان قبل از شروع جنگ با تیر به آنها حمله کردند او را به وحشت انداخت.

 

میگوید : " ابرهای تیر کمانداران مسلمان مانند دسته های ملخ بود! 

 

آنقدر غلیظ که نه باران و نه تگرگ باعث تاریکی بیشتر نمی شد، تیرها بدن بسیاری از ما را فرو می برد و هنگامی که مهاجمان رده اول [مسلمان] آستین های خود را خالی کردند به دنبال آنها گروه دوم می آمد ..

 

 اسکادران دوم...!

 

 و تیرهای خود را با شدت غیرقابل تصوری شروع به شلیک میکردند، این روش نبرد برای رزمندگان ما کاملاً بیگانه بود.»

⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀

منبع :کتاب الابل علی بلاط قیصر، زیگرید هونکه، ص ۱۹۴-۱۹۳-۱۹۲

 

در طول تاریخ و تا به حال،قدس شریف،۲ بار توسط مسلمانان فتح شده است!

 
نخست:به دست پدر خانم و یار گرانقدر پیامبر اسلام صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم و دومین خلیفه مسلمانان،عُمَر بن خَطّاب رَضِيَ اللهُ عَنهُ در سال ۱۶ هجری قمری...
 
و برای بار دوم:توسط سلطان صلاح الدین ایوبی،فرمانده مجاهد جوانمرد و نام آشنای کورد مسلمان در طی جنگ های موسوم به صلیبی.
 
صرف نظر از دلایل و چگونگی آغاز جنگ های صلیبی،آنچه حائز اهمیت است اقرار نویسندگان مشهور و صاحب نظران در طول تاریخ،به درست کاری و جوانمردی مجاهدین مسلمان و انتقال علم و دانش و تمدن اسلامی به سبب این جنگ به غرب مسیحی و در نقطه مقابل،نا جوانمردی و اصطلاحا نامردی و توحش جنگجویان و شوالیه های صلیبی و کشیش های کلیسا است.
 
فردریش ویلهلم نی چه،فیلسوف خدا ناباور سرشناس آلمانی،به آن تمدن شکوهمند و خصوصیات مثبت طرف مسلمان و منفی جبهه صلیبی اشاره می کند و می نویسد:
 
 
«اگر رهبران جنبش مسیحی را کلاً فاقد هوش تصور کنیم خود را فریب داده ایم - آه،آنها - این پدران کلیسا ! بسی حیله گر بودند ، حیله گر تا به حد تقدس.آنچه را فاقدند چیزی به جز هوش است.

...بین خودمان بماند ، آنها حتی مرد نیستند.اگر اسلام ، مسیحیت را خوار می شمارد ، در این کار هزاران بار حق با اوست : وجود اسلام مستلزم وجود مردان است.

مسیحیت میوه ی فرهنگ جهان کهن را از ما به یغما برد ، و بعدها میوه ی فرهنگ اسلامی را نیز از دست ما ربود. جهان شگفت‌انگیز مسلمانان اسپانیا که از بنیاد با ما قرابت بیشتری داشت، با ذوق و ادراک‌های ما صریح‌تر از یونان و روم سخن می‌گفت، لگدکوب شد. چرا؟ زیرا این فرهنگ شریف بود و خاستگاه خود را به غریزه‌های مردانه مدیون بود، زیرا در آن گنجینه نادر و عالی زندگی مسلمانان اسپانیا، به زندگی «آری» می‌گفت... بعدها جنگجویان صلیبی بر ضد چیزی جنگیدند که بهتر بود در برابرش به خاک می‌افتادند - فرهنگی که در مقایسه با آن حتی قرن نوزدهم ما باید خود را بس ناتوان و« دیر آمده » تصور کند - بی گمان جنگجویان صلیبی خواستار تاراج بودند ؛ و شرق غنی بود.»
 
منبع:کتاب دجال، فريدريش ويلهلم نيچه،ترجمه:عبدالعلي دست‌غيب،انتشارات آگاه،صفحات ۱۳۱ و ۱۳۲
 
 
 
 
در خصوص این جنگ و لحظه ی فتح بیت المقدس توسط سپاه صلاح الدین،سکانسی دیدنی از فیلم : قلمرو بهشت تقدیم می شود که به تعبیری به منزله ی تصویری کوتاه اما پر معنا از دل متون تاریخ است.
 
 

ملّا علی قاری حنفی رَحِمَهُ الله :

 

«باب نکاح بر باب جهاد مقدم داشته شده است به این سبب که ایجاد یک مؤمن برتر از اعدام هزار کافر است.

چون هدف اصلی از جهاد،وجود ایمان و اهل ایمان است».

وَلِذَا قَدَّمَ كِتَابَ النِّكَاحِ عَلَى بَابِ السِّيَرِ وَالْجِهَادِ ; لِأَنَّ ; إِيجَادَ مُؤْمِنٍ أَفْضَلُ مِنْ إِعْدَامِ أَلْفِ كَافِرٍ...

،لِأَنَّ الْمَقْصُودَ بِالذَّاتِ مِنَ الْجِهَادِ وُجُودُ الْإِيمَانِ وَأَهْلِهِ.

 

مِرقاةُ المَفاتيح ٦/٢٤١٢

از جملۀ کتاب هایی که اسلام ستیزان به عنوان نقل مجالس در میان خود می گردانند و به آن افتخار می کنند، کتاب دو قرن سکوت جناب زرینکوب می باشد. البته زرینکوب و کتابش برای ما در مقام حجیت نیستند، اما از آنجایی که اسلام ستیزان ( بدون مطالعه کامل و دقت و اندیشه در متن کتاب و البته بدون توجه به دیگر کتب دکتر زرین کوب ) آن را قبول داشته و چه بسا برای شبهه پراکنی از آن استفاده می کنند، در نتیجه تصمیم گرفتیم که تدریجا به بعضی نکات و صفحات این کتاب بپردازیم.

 

. صفحه ۷۵ : پیروزی نهاوند ، پیروزی قطعی ایمان بر ظلم و فساد بود :

 

« در واقع این فتح نهاوند ، در آن روزگاران پیروزی بزرگی بود . پیروزی قطعی ایمان وعدالت بر ظلم و فساد بود . پیروزی نهایی سادگی و فداکاری بر خودخواهی و تجمل پرستی بود . رفتار ساده اعراب در جنگهای قادسیه و جلولاء و پیروزی شگفت‌انگیزی که بدان آسانی برای آنها دست داد و به نصرت آسمانی می‌مانست جنگجویان ایران را در نبرد به تردید می‌انداخت و جای آن نیز بود. »

دو قرن سکوت،زرینکوب خوانساری،ص ۷۵

| چند‌خط‌کتاب


رینالد شاتیون (Raynald of Châtillon) وقتی که تصمیم گرفت به مدینه بتازد و قبر پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم) را مورد بی‌احترامی قرار دهد. هنگامی که خبر این حمله به صلاح الدین رسید، سلطان از غضب به خود پیچید گرچه رینالد از دست صلاح الدین گریخت اما نزدیکان او (۱۷۰ نفر از فرانک‌ها) به دام افتادند و شدیداً عقوبت شدند. صلاح الدین گرچه سرداری بخشنده و خویشتندار بود اما این بی‌احترامی را نمی‌توانست بپذیرد.

صلاح الدین در نامه‌ای به برادرش [سیف الدین العدیل] نوشت که این مردان باید به دو دلیل عقوبت شوند:

اول: به دلیل عملی.

دوم به دلیل شخصی.

نخست: این مهاجمان به یکی از مقدس‌ترین شهرهای اسلامی بی‌احترامی کرده‌اند. اگر اجازه دهند زنده بمانند بازهم با عده‌ی بیشتری به این شهر حمله می‌کنند.

دوم: شرف اسلام اجازه‌ی بی احترامی به شئونات دینی را نمی‌دهد و آنها می‌باید تاوان عمل خویش را بپردازند. «عملی این چنین تا به حال سابقه نداشته، بنابراین نباید تکرار شود.»


[منبع :رهبران‌دنیای‌باستان صلاح‌الدین‌فاتح‌جنگهای‌صلیبی،جان داونپورت،ترجمه:رضا جولایی،انتشارات‌جویا،تهران ۱۳۹۰،ص ۵۶-۵۵-۵۴]


قيل لأحد الفقهاء:


‏لماذا جُعِلَ بابُ الجهادِ في آخر كُتب الفقهِ؟!

‏فقال: لِئَلَّا يتكلم في الجهاد من لَا يُحسنُ الطهارة.


به یکی از فقها گفته شد:

چرا باب و موضوع بندی جهاد در آخر کتاب های فقه قرار گرفته است؟!

گفت:

تا کسی که طهارت و پاکی لازم را ندارد در مورد جهاد اظهار نظر نکند.

 پ ن :پاکیزگی لازم : می تواند عدم علم و آگاهی در مورد ابتدایی ترین احکام اسلام همچون وضو و غسل باشد و یا کنایه از نبود طهارت در عقیده!

تصویر : مسجِدُ الأقصی

#القُدسُ_لَنا